ماه درخشان است و کامل وبرفراز در نورستارگان
امشب، سرما و ناامیدی چونان سردی فولاد است
ما تغییر می کنیم
آوای وحش
هراس و ترس در چشمانت {موج می زند}
برای درک {آنچه در جریان است}، دیگر دیر شده
(تغییر حالت) به سمت باد بو می کشیم
(دگرگونی) احساس می کنم، {زمانی} اینجا بوده ام
(حرکت تند) تمام حواسم پاک و آماده است
(هدیه زمین) بازگشت به معنای ... زندگی {اصل خود}
تغییری را احساس می کنم
بازگشت به زمانی بهتر {حس آزادی و بازگشت به اصل}
(تغییر حالت)
موهای پشت گردنم صاف می ایستند {وجودم به خروش آمده}
(دگرگونی)
صیانت ذات و بقای جهان در وحشیگری و پلیدی است
پس گرگ {حقیقت شیطانی} را در درون خود بجوی